از قرن دهم میلادی، جوراب های ابریشمی به نمادی از ثروت و مقام بالا در جوامع فئودالی اروپایی تبدیل شد.
ابریشم علاوه بر اینکه بسیار راحت بود، گران بود، محصول بوتیک امپراتوری دور چین، وارداتی پرهزینه و خطرناک، ابزار تولید راز دولتی بود که توسط صنعتگران چینی تحت درد مرگ محافظت می شد.
درست مانند امروز، آن دوران نابرابری شدید درآمد بود.
تسلط چین در تولید پوشاک به جورابها گسترش مییابد، با 40 درصد از موجودی جورابهای جهان، از جورابهای بنفش وحشی گرفته تا ساده سیاه یا سفید، که زندگی خود را در یک کارخانه چینی آغاز کرد.
در واقع، چین خانه جوراب زنانه پارازین است، بیشتر جورابهای چینی در منطقه Datang شهر ژوجی در استان ژجیانگ در شرق چین تولید میشوند.
مصرفکنندگانی که به تأثیر خریدشان بر محیطزیست اهمیت میدهند، بازاری را برای جورابهای تولید شده با وجدان، ساختهشده از مواد طبیعی با ردپای کربن کم، بدون استفاده از آفتکشها یا مواد شیمیایی تولید شده و تحت استانداردهای اخلاقی کار تولید میکنند.
انتظار می رفت که ثروتمندان همیشه ثروتمند باشند، فقرا همیشه فقیر باشند و اقتصادها به جای توسعه یافتگی محدود در نظر گرفته شوند، به این ترتیب، مصرف آشکار یک فضیلت در نظر گرفته شد.
ثروتمندان در کاخهای استادانه زندگی میکردند، سرگرم سرگرمیهای گرانقیمت بودند و به معنای واقعی کلمه ثروت خود را به شکل جواهرات و زیورآلات مفصل بر بدن خود میپوشیدند.
یکی از راه های پوشیدن ثروت این بود که مچ پا و ساق پا را با جوراب های ابریشمی بلند بپوشانید.
شلوار و شلوار برای نشان دادن ساق پا بسیار مناسب بود، بنابراین دهقانان میتوانستند ببینند که نجیب یا سلطنتی مورد نظر چقدر جوراب ابریشمی میتواند بخرد.
دوران مصرف آشکار سپری شده است، و جورابهای امروزی برای نشان دادن اقتدار و کماهمیت جلوه دادن نخبهگرایی، ظاهر آرامتر و یکنواختتری از کت و شلوار و کراوات را تحت تأثیر قرار میدهند، اما جورابهای مجلل، مانند جورابهای No Cold Feet، هنوز برای مناسبتهای رسمی مانند عروسی، ضیافت و توپ.